English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 152 (6211 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
permanent party U پرسنل دایمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
permanent U دایمی
permanent oppropriation U تدارک دایمی
permanent rank U درجه دایمی
permanent rank U رتبه دایمی
constants U ثابت دایمی
constant U ثابت دایمی
quota post U شغل دایمی
permanent oppointment U ماموریت دایمی
permanent flow U بده دایمی
permanent flow U ابدهی دایمی
nonrecurring U غیر دایمی
permanent deligate U نماینده دایمی
the whirligig of fashion U دوران دایمی مد
permanent duty station U پادگان دایمی
quota post U پست دایمی
permanent emplacement U استقرار دایمی
permanent oppointment U اختصاص دایمی به یک یکان
permanent deformation U تغییر شکل دایمی
routine U جریان عادی و دایمی
routinely U جریان عادی و دایمی
routines U جریان عادی و دایمی
permanent change of station U تغییر مکان دایمی
permanent duty station U محل خدمت دایمی
permanent party U جمعی دایمی یکان
whirligig of something U دوران دایمی [اصطلاح مجازی]
The whirligig of time revolves. U دوران دایمی زمان می چرخد.
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
maintain watch U مراقبت دایمی از پیام یک فرستنده رادیویی
permanent change of station U تغییر محل دایمی یکان انتقال دایم
staff U پرسنل
staffs U پرسنل
personnel U پرسنل
staffed U پرسنل
cadre U پرسنل پیمانی
operating personnel U پرسنل فعال
operations personal U پرسنل عملیات
personnel officer U افسر پرسنل
complement U پرسنل سازمانی
complemented U پرسنل سازمانی
complementing U پرسنل سازمانی
all hands U کلیه پرسنل
complements U پرسنل سازمانی
ship's company U پرسنل ناو
adjutant general U دایره پرسنل
shipmate U پرسنل هم ناو
crewing U پرسنل ناو
crewed U پرسنل ناو
trooping U پرسنل دار
trooped U پرسنل دار
troop U پرسنل دار
crew U پرسنل ناو
turout U تجمع پرسنل
cadres U پرسنل پیمانی
intransit strenth U پرسنل سیال
crews U پرسنل ناو
military pay order U لیست حقوقی پرسنل
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
service number U شماره خدمتی پرسنل
lag rate U میزان کسری پرسنل
nonoperating strength U پرسنل غیر فعال
ration method U روش تغذیه پرسنل
proceed time U زمان انتقال پرسنل
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
turout U جمع شدن پرسنل
quarters U محل اسایشگاه پرسنل
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
evacuees U پرسنل تخلیه شده
evacuee U پرسنل تخلیه شده
administrative acceptees U پرسنل پذیرفته شده
staffs U پرسنل ستاد ستادی
regulars U پرسنل کادر منظم
regular U پرسنل کادر منظم
staffed U پرسنل ستاد ستادی
staff U پرسنل ستاد ستادی
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
registrant U پرسنل ثبت نام کننده
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
retrofit action U بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
sending state U کشور اعزام کننده پرسنل
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
debarkation net U تور پیاده شدن پرسنل
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
de jure recognition U شناسایی کامل و دایمی و بدون قیدوشرط یک دولت که در مقابل ان شناسایی عملی وجود دارد
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
conus residents U پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
permafrost U لایه یخ زده دایمی زمین پوسته یا لایه منجمد زمین
combined staff U ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
transit area U منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
complements U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complementing U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complement U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
service records U سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
manning table U جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
holdees U پرسنل یا خودروها یا هواپیمایا کشتی که به طور موقت دریک پادگان توقف کرده ومنتظر دستور یا وسایل حرکت به سمت محل ماموریت باشد
replacement demand U نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
location audit U تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
allotment advice U پیشنهاد تخصیص حقوق یاپرسنل پیشنهاد سهمیه بندی حقوق یا پرسنل
tour of duty U زمان گردش ماموریت زمان توقف پرسنل در مناطق مختلف ماموریت
link lift vehicle U حمل و نقل بار و پرسنل به صورت یکپارچه حمل یکپارچه
releasing officer U افسر مسئول ترخیص کالاها افسر ترخیص کننده پرسنل
troop space U جای انفرادی در هواپیما یاکشتی محوطه لازم برای تامین جا برای حمل پرسنل وبارهای انفرادی انها درکشتی یا هواپیما
chargeable accessions U استخدام به صورت پرسنل کادر استخدام به صورت پیمانی
authorized level of organization U سطح مجاز پرسنل سازمانی سطح مجاز سازمانی
Recent search history Forum search
3It is acidic and its concentration is in continual flux as a result of its utilization by aquatic plants in photosynthesis and release in respiration of aquatic organisms.
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com